凛~♡



ببینید

من واتپدمو میخواااااااااااااام

من یوتیوبمو میخوااااااااااااام

من واتساپمو میخوااااااااااام

من اسکایپمو میخواااااااااام

 

مامانم عجیب شده

هی لپمو میکشه میگه گوگولی:"/عوارض بی اینستاییه؟

 

جوری که از صبح عین مامانبزرگا نشستم پا بی بی سی ستودنیه

 

بازم میگم

من

واتپدمو میخواااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام

 

+پست هلیا عرಥ_ಥಥ_ಥಥ_ಥಥ_ಥ

 

 

اینا چیههههسخزنیم

بسم الههههههه

یا لی حق نداری انقد یهویی ددی بشیTTTT


مینویسم،مینویسم برای کسایی که پارسال شناختم،برای کسایی که حتی دیگه نمی‌خوام ببینم.مینویسم چون دلم پره،مینویسم چون خستم،خسته از این حجم از خستگی،خسته از بی وفایی مردم،خسته از همه چی.مینویسم از دوستام،اوه.هنوزم میشه بهشون گفت دوست؟حتی لیاقت کلمه ی دوستم ندارن. افسوس میخورم که با کسایی مثل شما یک سال خوب رو گذروندم. من و باش چقد خوشخیال بودم ، فکر میکردم تغییر نمیکنید ، ولی تچ،بد ادماییو شناختم،اگه بگم دوستون نداشتم دروغه، اگه بگم سال خوبی باهاتون نداشتم دروغه،اگه بگم الان ازتون بدم میاد، خب این دروغ نیست. حقیقتا هم ناراحتم هم خوشحالم،ناراحتم از رفتارتون که تغییر کرده،ناراحتم از خودتون که تغییر کردید و ناراحتم از این شمای جدید. من دارم تلاش میکنم و دست و پا میزنم تا شمارو نگه دارم،ولی دیگه این کارو نمیکنم،دیگه به کتفم. دیگه نمیخوامتون، باید زودتر میشناختمون و از زندگیم حذفتون میکردم . خوشحالم از اینکه حذفتون کردم ، خوشحالم از دوستای جدیدم ، خوشحالم از کسایی که با من دوست شدن ، نه کسایی من باهاشون دوست شدم. خوشحالم از هفتمای امسال که دوستای خوبمن، خوشحالم از همکلاسیای امسالم، به جز سه نفر.اوه دیگه نمی‌خوام ببینمتون. البته دیدن که اوکیه ، ولی ببخشید اگه موقع دیدنتون عقم گرفت. نمیتونم همچین آدمایی رو تحمل کنم. خاطره ها همه تو عکسن، چه حیف. یادِ همه روزایی که رفتن، بخیر. همه روزای خوبمون از جلو چشمام رد شدن مثل باد. اوه، الان که دارم می‌نویسم خوشحالم ، احساس میکنم خالی شدم و خوشحالم، خوشحالم از اینکه آدمای بیخود زندگیم حذف شدن ، خوشحالم و دیگه نمیزارم خاطرات لعنتی شماها ناراحتم کنن، اینکه بگم امروز ناراحت نبودم و کل طول مدرسه بغض نداشتم و در تلاش حفظ کردنش برای گریه نکردن نبودم دروغ محضه، چون دقیقا همین کارارو داشتم میکردم. تچ. هرچقدر فکر میکنم این اکیپ دیگه به درد نمیخوره.  میخوام تشکر ویژه کنم از پانیذ،کسی که این وبو به احتمال شدید داره و اگه داره اینو میخونه،میخوام بهش بگم ممنون که تو مثل بقیه نبودی و هنوز کنارم موندی و همش بهم بغلای مهربون و گرم میدی. و در رابطه با بقیه میخوام بهشون بگم حتی با اینکه میدونم این پستو نمیبینن، میخوام بگم که ازتون متنفر نیستم ، و منم تغییر کردم دوستان، منم اونی که شما میشناختید براتون نیستم. باورم نمیشه همه ی اون سازمان FBI ای که اسممونو رو کل دیوارهای مدرسه با این موضوع نوشته بودیم همشون به فنا رفت. البته درسته ها ، بعد از پاشیدن ما ، همه ی اون نوشته ها پاک شدن. هاه، دوستان قدیمی ، ازتون ممنونم که سال هفتم خوبی رو برام رقم زدید ، و متاسفانه دیگه نمیتونید دوستان سال هشتمم باشید. میدونم براتون حتی ذره ای اهمیت نداره ولی خب. میخوام خداحافظی کنم با شما و با آنیسایی که با شما بود.

بدرود،عزیزترینام  


آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها